شعر
یعنی تو نباشی و دمی زنده بمانم ؟... به خدا نه
جز اسم قشنگ تو بيايد به زبانم ؟ .... به خدا نه
یعنی که از اینجا بروی ، دور شوی تا ده بالا
ساکت بنشینم و فقط اشک چکانم ؟.... به خدا نه
یعنی تو نباشی و نیایی و نخواهی که بیایی
يك خانم ديگر بشود سرو چمانم ؟.... به خدا نه
چشمان تو را بر سر صبحانه ی هر صبح نبینم
يك لحظه به راحت گذرد وقت و زمانم ؟.... به خدا نه
احساس تو در باور رنجیده ی اين مرد نباشد
آنگاه در انظاركسي شعر بخوانم ؟ ... به خدا نه
يك موي سيه از سر تو كم بشود ، در عوضش هم
بخشند به من سلطنت هر دو جهانم ؟.... به خدا نه
يك روز زبانم بشود لال ، در اين خاك نشيني
من پاي بر اين خاك مقدس بكشانم ؟ .... به خدا نه
یک روز بيايد كه به غير از گل زيباي تو گويم
این جمله ی مخصوص كه«درد تو به جانم»؟ .... به خدا نه
رضا جمشیدی